...زندگیمون با عشق...

آخرین فردی که درست قبل از خواب،در موردش فکر می کنید، کسی است که" قلب " شما به او تعلق دارد...! (دوست دارم همه زندگیم)

...زندگیمون با عشق...

آخرین فردی که درست قبل از خواب،در موردش فکر می کنید، کسی است که" قلب " شما به او تعلق دارد...! (دوست دارم همه زندگیم)

  • ۰
  • ۰

شفتالو سرخُک


نبــایــد یــہ مـو از ســرت کــم بشـہ!


حــق نــدارے غصـہ بخــورے، همیشــہ بـایــد شـاد بـاشـے!


اجــازه نـاراحـت شـدن نــدارے!


بـایــد خیلــے مواظـب خـودت بـاشـے


فهمیــدے؟


حـق مریـض شـدن هـم نــدارے! بـاشــہ؟


چـون مـن دوســـــت دارم


 


پ ن: چند وقت پیش تو ماه مبارک رمضان رفته بودیم دهات اطراف استان 

پدر عزیزم اونجا خونه باغ داره 

عصری بود و مشغول صحبت و حرف بودیم 

یه روفرشی تو حیاط پهن کرده بودیم و نشسته بودیم سید رضا هم کنار من دراز کشیده بود 

بابا داشت یه قضیه رو تعریف میکرد و ما مشغول گوش دادن 

در حین شم من گاهی شیطونی می کردم و سربه سر سید رضا می ذاشتم 

تو قضیه مورد تعریف بابا (چه جمله بندی جالبی شد!!!!) یه خانم سالمندی بود که بابا داشت ازش تعریف می کرد طرف خیلی پوست آفتاب مهتاب ندیده و خوشگلی داشت و خیلی ناز بود و .... دیگه ته این دختر روستایی لپ قرمز خوشگل موشگلا از این لپ گلیای ناز که آدم میخواد بخورتشون 

خلاصه جمله تعریفی بابام اینجوری بود که خانمه مثله شفتالو سرخُک می موند (یزدیها می فهمن چی می گم) شفتالو :هلو درشتا و سرخ : قرمز که ما اصولا یزدی ها یه ـُ ک بعد از بعضی از حرفامون می ذاریم بگذیرم یعنی خانمه ته تهش بوده دیگه از نانازیا

همینکه بابا داشت این جمله رو می گفت یه نگاه به سید رضا کردم و آروم گفتم از این به بعد هروقت خواستیم شبا بخوابیم به جای اینکه بگی شب بخیر خانم گلم باید بگی شب بخیر شفتالو سرخوک من وگرنه هرچی دیدی از چشم خودت دیدی خب (به همراه یه چشم غره حسابی ) که اوهم یه چشم خوشگل با خنده گفت (حالا نیست من خیلی لپ گلی و خوشگلم هستم!!!!) و گذشت و شب اومدیم خونه 

حالا سید رضا خسته از رانندگی و اینا....بلاخره رفتیم بخوابیم سید رضای منم خوشخواب همینکه من سرم و چرخوندم اونطرف تو چرت بود که بهش گفتم شب بخیر با چشمای پر از خواب گفت شب بخیر .... یه جیغ کوچیک .... سید رضا شب بخیر .... خیل و خب شب بخیر خانم گلم .... یه چیغ بنفش به همراه تکون تکون .... سید رضا شب بخیر .... چشماشو باز کرد و گفت خب چی باید بگم ... هان .... شب بخیر شفتالو سرخُک من حالا بزار بخوابم .... بخواب عزیزم .... در انتها لبخند پر از شیطنت من رو تصور کنید!!!

البته در تمام این مراحل جفتمون حالت اینو داشتیم که بخوایم کله همو بکنیم !!!!


  • ۹۴/۰۵/۰۸
  • آزاده

نظرات (۱۲)




سلام آزاده عزیزم

خوبم گل من


ممنونم دوست خوبم

تو خوب منو شناختی و بیشتر از خودم دلمو شناختی



جانم عزیزدلم مشکلی نیست
نه عزیزم


خوبم گل خانم نگران نباش

دل دیگه چه کارش میشه کرد شفتالوی سرخک من



آزاده داداشمو اذیت نکن

بذار بخوابه خسته اس آخه

به موقعش بهت میگه: شفتالوی سرخک من
  • احساسِ غریب
  • سلام
    لطف کردین منم لینکتون میکنم

    همون روز جواب دادم و گفتم که ادامه مطلبها رو نتونستیم برگردونیم کسی هم نمیدونه چجوری این کارو بکنه متاسفانه:(


    الهــــــــــــــــــــــــی
     
    تو رو بعدا متوجه شدم

    همون لحظه متوجه نشدم

    تو ششمین نفر بودی
    آره

    14 سالشه ولی اندازه یه پیرمرد 114 ساله تجربه داره
  • دختری از جنس الماس


  • ای آزاده عزیزم

    دست رو دلم نذار که خونه



    الهـــــــــــــــــــــــــــی آمـــــــــــــــــــــــــــــین
  • دختری از جنس الماس



  • الهی عزیزم

    می دونم

    و می دونی که خیلی سخته





    قابل نداره آزاده جونم




    سلام آزاده جونم

    ممنونم دوست خوبم


    فدات بشم

    ان شاء الله زود بر می گردم خودمم نمی تونم مدت زیادی نباشم

    علامت سوال یعنی صداتون زدم گفتم آزاده؟

    منم دلم تنگ میشه

    زود میام خیلی زود
    سلاااااااااااااااااام شفتالوی سرخک 
    ان شاء الله هرجا هستی شااااااااااد و خوشبخت باشی بانو
    راهی مشهد الرضا هستم اگه قابل باشم دعاگوت خواهم بود عزیزدلم
    حلالم کن خواهری
    در پناه حق باشی 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی